رسم نهادن. رسم گذاشتن. آیین و طریقه ای را بنیان نهادن. وضع قاعده و قانون جدید: خود کردن و عیب دوستان دیدن رسمی است که در جهان تو آوردی. سعدی. چشمت که ریخت خون من و قصد خاک کرد ماتم گرفته رسم سیه پوشی آورد. آصفی شیرازی (از ارمغان آصفی)
رسم نهادن. رسم گذاشتن. آیین و طریقه ای را بنیان نهادن. وضع قاعده و قانون جدید: خود کردن و عیب دوستان دیدن رسمی است که در جهان تو آوردی. سعدی. چشمت که ریخت خون من و قصد خاک کرد ماتم گرفته رسم سیه پوشی آورد. آصفی شیرازی (از ارمغان آصفی)